و باز هم گذشت.آیا مانند گذشته؟
به نام خدا
سال دوم دبیرستان هم امروز با گرفتن کارنامه تموم شد و به نظر من از امروز تقریبا سال سوم شروع شده و جو عوض میشه یواش یواش(انشالله)...
کلا سال خوبی بود و یکی از سال هایی بود که به جرات میتونم بگم "خوش گذشت".
واقعا خوش گذشتن واسه ی یک سال درسی کلمه ی عجیبیه ولی خب امسال فرق داشت و برای من اتفاق های تلخ و شیرین خیلی زیادی درونش داشت؛ مشاور هامون و نقل و انتقالاتش-سمینار-عید و جریاناتش(یحمتل منظورم جریانات مدرسه ایش هست)-ماه آخر-هفته ی آخر-روز آخر درسی-روز آخر امتحانات و و و ... .
ولی این ظواهر و این کلمات و این خوش گذشتن ها زیاد مهم نیستن و فقظ ازشون یک یادی در خاطر میمونه که البته اون هم بی ارزش نیست قطعا.
ولی وقتی میشینم با خودم بررسی میکینم امسال رو به این نتیجه می رسم که آقا باید ببینی که از این سال پر فراز و نشیب و با همه ی زشتی ها و زیبایی هاش چی نصیب تو شده و چه تجربه ای کسب کردی و در کل؛ عمر خودت رو در ازای چه چیزی دادی؟ طبق معمول در ازای یک سری زر و زیور دنیا و خوش گذرونی و الافی دادی یا یک چیز یک خورده با ارزش تر هم بدست آوردی...
این سوال بزرگیه که متعجبم که برام بوجود اومده! ولی خب باید بهش فکر کرد چون سوالیه که بوجود اومده. ولی هنوز به جواب قطعی نرسیدم چون وقتی فکر میکنم به چیز های ضد و نقیض زیادی راجع به کار هام و رفتار هام می رسم که البته برای شخص من بیشتر این چیزها مربوط به سمینار و حواشیش هست چون بیشتر وقتم تو اون صرف شده احتمالا(خیلی دوست دارم اگر شد یک چیز گنده ای راجع به سمینار و بعضی از نا گفته هاش بنویسم).
امیدوارم به جوابی جامع و کامل برسم و امیدوارم که بتونم از اتفاقات امسال درس بگیرم واسه ی آیندم.
ولی در کل این غافله ی عمر عجب می گذرد...
پی نوشت ۱: نمی دونم واسه ی بقیه هم این سوال هست یا توی ذهن هامون این سوال ها به کلیشه تبدیل شده.
پی نوشت ۲: دوستان چه بد و چه خوب همینیم که بودیم و همینیم که هستیم حلال کنید زیرا لذتی که در بخشش هست در هیچ چیزی نیست...
تا میم تا.
ان شاء الله بتونی بجواب برسی و انتقال تجربه هم بکن یاد بگیریم ما
تا میم تا. یعنی چی؟
و من الله توفیق ...